پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
ﺣﮑﺎﻳﺖ ﺟﺎﻟﺐ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺑﻬﻠﻮﻝ
نوشته شده در دو شنبه 24 فروردين 1394
بازدید : 380
نویسنده : roholla

هارون الرشید درخواست نمود کسی را برای قضاوت در بغداد انتخاب نمایید
اطرافیان او همه با هم گفتند عادل تر از بهلول سراغ نداریم او را انتخاب نمایید
خلیفه دستور داد بهلول را نزد او بیاورند
بعد از دیدار با بهلول به او پیشنهاد قاضی شدن در بغداد را داد

بهلول گفت : من شایسته این مقام نیستم و صلاحیت انجام چنین کاری را ندارم
هارون الرشید گفت : تمام بزرگان بغداد تو را انتخاب کرده اند چگونه است که تو قبول نمی کنی !

بهلول جواب داد : من از اوضاع و احوال خودم بیشتر اطلاع دارم و این سخن یا راست است یا دروغ
اگر راست است که من به دلیلی که گفتم شایسته این مقام نیستم و اگر هم دروغ باشد که شخص دروغگو صلاحیت قضاوت کردن ندارد !

هارون الرشید اصرار فراوان کرد و بهلول در خواست کرد یک روز به او مهلت دهند تا فکر کند
فردا صبح اول طلوع بهلول بر چوبی نشست و در خیابان ها فریاد می زد اسبم رم کرده بروید کنار تا زیر سمش گرفتار نشده اید

مردم گفتند : بهلول دیوانه شده است !
خبر دیوانگی بهلول به خلیفه عباسی رسید !

هارون الرشید لبخند تلخی زد و گفت : او دیوانه نشده است او بخاطر حفظ دینش از دست ما فرار کرده تا در حقوق مردم دخالتی نداشته باشد !
حتی زمانی که از غذای خلیفه برای او می آورند می گفت : این غذا را به سگ ها بدهید بخورند حتی اگر آنها هم بفهمند مال خلیفه است نخواهند خورد !


:: موضوعات مرتبط: ﺣﮑﺎﻳﺖ , ,
:: برچسب‌ها: ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺍﻟﺮﺷﻴﺪ , ﻗﻀﺎﻭﺕ , ﺑﻐﺪﺍﺩ , ﺑﻬﻠﻮﻝ , ﺧﻠﻴﻔﻪ , ﻗﺎﺿﯽ , ﻣﻘﺎﻡ , ﺩﺭﻭﻍ , ﺻﻼﺣﻴﺖ , ﺑﻬﻠﻮﻝ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ , ﺧﻠﻴﻔﻪ ی ﻋﺒﺎﺳﯽ , ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 29 صفحه بعد